برق یا الکتریسیته، نیرویی است که امروزه زندگی انسان را به کلی دگرگون کرده است. از روشنایی منازل گرفته تا فناوریهای پیشرفته، همه و همه به نیرویی وابستهاند که در گذشتهای نهچندان دور، ناشناخته بود. اما آیا برق را یک نفر اختراع کرد؟ یا اینکه نتیجه کار گروهی از دانشمندان در طول قرون مختلف است؟ در این مقالهی جامع، به بررسی ریشههای تاریخی کشف الکتریسیته، معرفی مهمترین دانشمندان در این مسیر و پاسخ به این سؤال خواهیم پرداخت که مخترع برق چه کسی بود؟
قبل از پرداختن به تاریخچه، لازم است بدانیم الکتریسیته چیست. به زبان ساده، الکتریسیته شکل خاصی از انرژی است که ناشی از حرکت الکترونها در ماده است. این انرژی میتواند به صورت الکتریسیته ساکن (مانند مالش پارچه به شیشه) یا جریان الکتریکی (مانند عبور جریان در سیم) ظاهر شود.
نخستین اشارهها به پدیدهای شبیه به الکتریسیته، به یونان باستان بازمیگردد. تالس، فیلسوف یونانی، متوجه شد که مالش کهربا به پارچه، باعث جذب ذرات سبک مانند پر میشود. در واقع، واژه «الکتریسیته» از واژهی یونانی “Elektron” به معنی کهربا گرفته شده است. اما این پدیده تنها یک نوع الکتریسیته ساکن بود و تا قرنها مفهومی فراتر پیدا نکرد.
در دورهی قرون وسطی، علم در اروپا دچار رکود شد و مطالعات مربوط به پدیدههای طبیعی مانند برق، متوقف شد. با آغاز رنسانس، دوباره علاقه به مطالعه طبیعت اوج گرفت.
پزشک مخصوص ملکه الیزابت، نخستین کسی بود که تحقیقات علمی درباره الکتریسیته را انجام داد. او بین آهنربا و کهربا تمایز قائل شد و واژه “الکتریسیته” را وارد فرهنگ علمی کرد.
استفن گری برای نخستین بار مفهوم “رسانا” و “نارسانا” را معرفی کرد و نشان داد که برق میتواند از فاصلهای عبور کند.
او الکتریسیته را به دو نوع “مثبت” و “منفی” تقسیم کرد؛ مفهومی که بعدها در نظریه بارهای الکتریکی بسط یافت.
در آمریکا، بنجامین فرانکلین، سیاستمدار و دانشمند، آزمایش معروف بادبادک در طوفان را انجام داد تا ثابت کند رعد و برق همان الکتریسیته است. این آزمایش تاریخی در سال ۱۷۵۲ انجام شد و باعث شد برق از یک پدیده اسرارآمیز به یک نیروی قابل مطالعه تبدیل شود.
در سال ۱۸۰۰، ولتا اولین باتری الکتریکی را ساخت که توانست بهطور پیوسته برق تولید کند. این اختراع، گامی حیاتی در تبدیل برق به منبع انرژی بود. واژه “ولت” که واحد اختلاف پتانسیل است، از نام او گرفته شده است.
در دهه ۱۸۳۰، فارادی با کشف اصول القای الکترومغناطیسی، نشان داد که میدان مغناطیسی متغیر میتواند برق تولید کند. او پایهگذار مفهومی بود که ژنراتورها و موتورهای امروزی بر اساس آن ساخته میشوند.
با فرمولبندی معادلات ماکسول، برق، مغناطیس و نور بهعنوان بخشی از یک پدیدهی واحد شناخته شدند. این معادلات، چارچوب نظری برق مدرن را شکل دادند.
ادیسون اولین سیستم روشنایی برق را راهاندازی کرد و شرکت “جنرال الکتریک” را تأسیس نمود. او مخترع لامپ رشتهای و سیستم توزیع برق شهری به صورت DC بود.
در مقابل ادیسون، تسلا معتقد بود جریان متناوب (AC) کاربردیتر است. او به کمک سرمایهگذاری جورج وستینگهاوس، سیستم برق AC را گسترش داد که امروزه در سراسر جهان استفاده میشود.
امروزه الکتریسیته از خانهها گرفته تا کارخانهها، وسایل نقلیه، تجهیزات پزشکی و حتی اینترنت، بخش جداییناپذیر زندگی ماست. فناوریهایی مانند برق خورشیدی، نیروگاههای بادی، باتریهای لیتیوم یون، همه بر پایه دانشی است که صدها سال توسعه یافته است.
پاسخ کوتاه این است: خیر. برق نه توسط یک نفر، بلکه توسط دهها دانشمند در طول قرون کشف، توسعه و مهار شد. اگرچه میتوان از ولتا، فرانکلین، فارادی، تسلا و ادیسون بهعنوان پیشگامان اصلی یاد کرد، اما هیچکدام بهتنهایی مخترع برق نیستند.
اختراع یا بهتر است بگوییم “شناخت و توسعه” برق، حاصل تلاش جمعی از بزرگترین ذهنهای علمی بشر در طول تاریخ است. از مشاهده ساده کهربای مالیده شده در یونان باستان تا فناوری پیچیده نیروگاههای برق امروزی، برق نتیجه قرنها تحقیق و تجربه است. بهجای تمرکز بر یک مخترع، باید به کل این زنجیره علمی نگاه کرد و به تلاش بیوقفه انسان برای درک و استفاده از طبیعت احترام گذاشت.
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری